جدول جو
جدول جو

معنی گردنی زدن - جستجوی لغت در جدول جو

گردنی زدن
با کف دست بر پشت گردن زدن
تصویری از گردنی زدن
تصویر گردنی زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردن زدن
تصویر گردن زدن
گردن زدن
گردن کسی را با شمشیر قطع کردن
فرهنگ فارسی عمید
گردن زدن
گردن کسی را بریدن سر بریدن کشتن: از این در پیش من جز در حدیث عرض سخن گویی گویم گردنت بزنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن زدن
تصویر گردن زدن
گردن زدن
((~. زَ دَ))
کشتن، سر بریدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اردنگ زدن
تصویر اردنگ زدن
اردنگ زدن
کسی را لگد زدن با لگد راندن تیپا زدن زهکونی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنی کردن
تصویر گردنی کردن
گردنی کردن
سرکشی کردن نافرمانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنی کردن
تصویر گردنی کردن
گردنی کردن
((~. کَ دَ))
سرکشی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردنه زن
تصویر گردنه زن
گردنه زن
راه بر گردنه بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن زن
تصویر گردن زن
گردن زن
آنکه یا آنچه گردن کسی را با شمشیر قطع کند، میرغضب، دژخیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردن زن
تصویر گردن زن
گردن زن
جلاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت گردنی زدن
تصویر پشت گردنی زدن
پشت گردنی زدن
سیلی بپشت گردن زدن قفا زدن
فرهنگ لغت هوشیار